English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5901 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Proof – reading. U غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proofroom U اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
linecut U صفحه چاپی که فقط روی ان خط کشی شده باشدوبرای خط کشی کاغذ وغیره بکارمیرود و block lineوengraving line نیز نامیده میشود
range disk U صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction U تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index U جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
superelevation U تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass U تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
typographic U چاپی
letterpress U چاپی
infusion of tea U دم کردن چاپی
print U عکس چاپی
printed U عکس چاپی
printed U مواد چاپی
prints U عکس چاپی
prints U مواد چاپی
print U مواد چاپی
pamphlets U رساله چاپی
billhead U بروات چاپی
printed circuit U مدار چاپی
printed matter U اوراق چاپی
printed wiring U سیمکشی چاپی
pamphlet U رساله چاپی
printout U نتیجه چاپی
printed matter U مواد چاپی
printouts U نتیجه چاپی
letter U حرف چاپی
letters U حرف چاپی
fully formed characters U کاراکترهای چاپی
letter press U مواد چاپی
editorially U بطور چاپی
misprint U غلط چاپی
misprints U غلط چاپی
misprint U اشتباه چاپی
etched circuit U مدار چاپی
misprints U اشتباه چاپی
hard copy U نسخه چاپی
hard-copy output U نسخه [خروجی] چاپی
ampersand U علامت چاپی & به معنای "و"
typal U شبیه حروف چاپی
misprints U غلط چاپی کردن
small print U حروف چاپی ریز
to pull a proof U نمونه چاپی دراوردن
printed circuit board U تخته مدار چاپی
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
misprint U غلط چاپی کردن
soft copy U نسخه غیر چاپی
letterpress U وابسته بحروف چاپی
printouts U نسخه چاپی نتیجه نهایی
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
printout U نسخه چاپی نتیجه نهایی
letter head U کاغذیکه نشان چاپی دارد
script font U فونت چاپی شبیه به دستخط
hard copy U نسخه ملموس خروجی چاپی
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
mother board U برد مدار چاپی اصلی
letterhead U عنوان چاپی بالای کاغذ
letterheads U عنوان چاپی بالای کاغذ
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
motherboard U تخته مدار چاپی اصلی در سیستم
print hand U دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
face value <idiom> U عکس چاپی روی پول ،تمبر،...
correction U تصحیح
compensations U تصحیح
editing U تصحیح
compensation U تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code U کد تصحیح
amendments U تصحیح
rectification U تصحیح
amendment U تصحیح
It was corrected. U تصحیح شد.
pcb U Board Circuit Printed تخته مدار چاپی
past performances U سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
rolling press U الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
bugs U تصحیح یک برنامه
attenuation compensation U تصحیح اعوجاج
sag correction U تصحیح انحراف
rectifies U تصحیح کردن
bugging U تصحیح یک برنامه
bug U تصحیح یک برنامه
refine U تصحیح کردن
rectify U تصحیح کردن
temperature correction U تصحیح دمایی
tam quam U تصحیح حکم
refines U تصحیح کردن
proofreads U تصحیح کردن
up-to-date U تصحیح شده
skew correction U تصحیح گوشهای
checking U کد تصحیح خطا
correction U تصحیح می کنم
proofreading U تصحیح کردن
proofread U تصحیح کردن
corrected U تصحیح شده
rectified U تصحیح کردن
red pencil U تصحیح کردن
up to date U تصحیح شده
patches U تصحیح در یک برنامه
redresses U تصحیح التیام
patch U تصحیح در یک برنامه
redressed U تصحیح التیام
redress U تصحیح التیام
reformed U تصحیح شده
correction thermometer U دماسنج تصحیح
corrects U تصحیح کردن
correcting U تصحیح کردن
compensation of compass U تصحیح قطبنما
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
gamma correction U تصحیح گاما
deflection correction U تصحیح سمت
frequency correction U تصحیح فرکانس
emendate U تصحیح کردن
correct U تصحیح کردن
error correction U تصحیح خطا
correction factor U ضریب تصحیح
correction coefficient U ضریب تصحیح
emendable U قابل تصحیح
correctable U قابل تصحیح
program correctness U تصحیح برنامه
error correcting code U کد تصحیح خطا
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
line drawing U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
secret ballot U ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
line drawings U خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
sic U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
compass compensation U تصحیح قطب نما
chart correction card U کارت تصحیح نقشه
errata sheet U برگ تصحیح اشتباه
impluse correction U تصحیح ضربه جریان
range correction U تصحیح برد تیراندازی
complementary angle of site U تصحیح تکمیلی تراز
layers U ل تصحیح خطا باشد
copyreader U تصحیح کننده مقاله
corrected defelection U سمت تصحیح شده
corrected azimuth U گرای تصحیح شده
stevenson schomaker correction U تصحیح استیونس- شوماکر
incorrect U تصحیح نشده معیوب
range correction U تصحیح برد سلاح
range disk U میز تصحیح مسافت
adjusted valve U مقدار تصحیح شده
gun displacement U تصحیح جای توپ
range k U ضریب تصحیح برد
rectifiable U قابل تصحیح یا جبران
deflection board U تابلو تصحیح سمت
pincushion magnets U مغناطیسهای تصحیح بالشتک
ARQ U سیستم تصحیح خطا
layer U ل تصحیح خطا باشد
sick U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
on screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
special handling U ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
sickest U علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
ascender U مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
on-screen U که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
And so on and so forth. Etcetera et cetera . U وغیره وغیره
et cetera U وغیره
etcaetera U وغیره
range k U ضریب تصحیح کای برد
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
k , transfer U ضریب تصحیح برد توپ
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
controllers U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
controller U وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
populated board U یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد
sheeting U ملافه وغیره
dales U خلیج وغیره
pile U پرزقالی وغیره
piled U پرزقالی وغیره
snapped U قفلکیف وغیره
dale U خلیج وغیره
snap U قفلکیف وغیره
snapping U قفلکیف وغیره
snaps U قفلکیف وغیره
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
micro U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
micros U ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند
windage scale U مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
reconstituted U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
corrective maintenance U یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
modes U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstitutes U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode U که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
map k U ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
reconstitute U تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
edit U تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
Recent search history Forum search
2New Format
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1set the record straight
1popsicle
1construed
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com